اطلاعات تماس

  آدرس:  تهران، خیابان گاندی ، کوچه 5 ، پلاک 5 ، واحد 2 - شرکت اطلس ره نگار آریا

  واحد فروش:  09102087500  09102087600   88880034-021

  ایمیل:  info@gpsrahnegar.com

  ساعات کاری:  شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9-17 پنجشنبه از ساعت 9-12

تگ ها

کوهنوردي با گارمين Garmin

ساعت هاي ورزشي گارمين
کوهنوردي با گارمين Garmin 
يکي از ورزش هاي هيجان آور کوهنوردي و کوهپيمايي است که دردنيا طرفداران زيادي دارد . گارمين هميشه هواي کوهنوردان را داشته و ميتوان گفت توليدات گارمين اکثرا مناسب کوهنوردان است . به طور کلي جي پي اس هاي دستي گارمينGarmin Handheld براي مکان يابي و کمک به گم نشدن کوهنوردان بسيار مفيد هستند . از طرف ديگر گارمين اينريچGarmin Inreach  براي کمک به کساني که در کوهستان گم شده اند و يا احتياج به ارسال پيام دارند و يا نياز به هليکوپتر دارند طراحي شده  . همچنين ساعت هاي ورزشي گارمين مخصوصا سري فنيکسGarmin Fenix  و مارکGarmin Marq  براي شرايط سخت مانند کوهنوردي طراحي شده اند و براي ثبت وضعيت بدن و تحليل اطلاعات به دست آمده از بدن ورزشکار در حين کوهنوردي بسيار کارايي دارند .
در اينجا به برخي از اصطلاحات معروف کوهنوردي اشاره مي کنيم .
منبع اين متن سايت گلوني است .


مشهور است که کوهنوردي رايگان است، ممنوع نيست و هرکسي مي‌تواند يک روز صبح بسم‌الله بگويد و بزند به دل کوه.

اما برخلاف آنچه مشهور شده، کوهنوردي يک ورزش کاملا تخصصي است که زدن به دل کوه به غير از گفتن بسم‌الله نياز به داشتن يک سري لوازم و دانستن دانش کوهنوردي است.

ما در اين مطلب قصد داريم نکاتي را ذکر کنيم که در کوه و کوهنوردي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اگر کوهنورد هستيد و يا به کوهنوردي علاقه داريد بهتر است که اصطلاحات کوهنوردي را به ياد داشته باشيد.

اصطلاحات کوهنوردي
کوه (Mountain):
زميني که نسبت به پيرامون خود به طور مشخصي برجسته‌تر بوده و داراي دامنه‌هاي شيب‌داري است.

ارتفاع دقيقي براي آن تعريف نشده است ولي معمولاً زمين‌هايي که حدود ??? متر از اطراف خود بلندتر باشند را به عنوان کوه مي‌شناسند. کوه‌ها به سه شکل به وجود مي‌آيند:

بر اثر چين خوردگي سطح زمين
بر اثر فرسايش
بر اثر فعاليت‌هاي آتشفشاني
کوه‌ها ??? آسيا، ??? آمريکاي شمالي، ??? اروپا، ??? آمريکاي جنوبي، ??? استراليا و ?? آفريقا را پوشانده‌اند و روي هم رفته ??? خشکي‌هاي زمين را شامل مي‌شوند. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin

اما از هر ?? نفر يک نفر در کوه‌ها زندگي مي‌کند. همه? رودخانه‌هاي مهم جهان از کوه‌ها سرچشمه مي‌گيرند و بيش از نيمي از آبي که انسان‌ها نياز دارند از کوه‌ها به دست مي‌آيد.

به سرزميني که کوه فراوان داشته باشد کوهستان يا کوهساران گفته مي‌شود.

به زنجيره‌اي از کوه‌هاي به‌هم‌پيوسته، رشته‌کوه گفته مي‌شود.

کوهنوردي: به بالا و پايين رفتن به صورت پياده از ارتفاعات طبيعي کوهنوردي گفته مي‌شود.

تپه يا hill: به بلندي‌هاي با ارتفاع کمتر از ??? متر تپه گفته مي‌شود.

قله يا چکاد (Summit , Peak , Top): بلندترين نقطه هر کوه را قله مي‌نامند.

ممکن است در بالاي برخي از کوه‌ها دو يا چند قله هم ارتفاع وجود داشته باشد.

در کوه‌هايي که در رأس آن دو يا چند قله هم ارتفاع وجود دارد، قله بلندتر را قله اصلي و قله‌هاي کوتاه‌تر را قله‌هاي فرعي مي‌نامند.

بلندترين قله ايران قله کوه دماوند است. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin


بعد از قله دماوند قله‌هاي علم کوه و سبلان به ترتيب دومين و سومين قلل بلند ايران هستند.

بلندترين قله کره زمين، قله کوه اورست است.

شکل‌هاي يک قله: شکل‌هاي يک چکاد مي‌تواند به يکي از سه حالت زير باشد:

– منفرد: مانند دماوند در البرز مرکزي يا فوجيياما در ژاپن

– دم ماهي: دو قله تقريبا هم ارتفاع در نزديکي يکديگر مانند دوخواهران در البرز مرکزي يا کوه ماچاپوچار در پاکستان

– چندگانه: چند قله در نزديکي يکديگر مانند هفت–خواني در البرز يا گراندژوراس در فرانسه

رشته کوه: به زنجيره‌اي از کوه‌هاي به هم پيوسته رشته کوه گفته مي‌شود.

يال کوه: به محل برخورد در دامنه‌هاي شيب‌دار در بالاترين نقطه تماس (شيب محدب و برآمده بين ? دره) يال گفته مي‌شود.

خط الرأس (Divide): به خط اصلي و بلندترين يال بين دو قله که محل تقسيم آب باران باشد، خط الرأس گفته مي‌شود.

واژه فارسي معادل آن آب پخشان است. خط الرأس اصلي محل تقسيم دو حوزه آب‌ريز جداگانه است.

در حالي که خط الرأس فرعي با اين که محل تقسيم آب است، اما آب‌هاي سرازير شده از هر دو قسمت آن به يک حوضه آب ريز ريخته مي‌شوند.
. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin

اصطلاحات کوهنوردي

گردنه کوه: پايين‌ترين نقطه تماس بين دو کوه را گردنه مي‌نامند.

گردنه ممکن است محل عبور خودرو باشد، مانند گردنه‌هاي جاده هراز. يا محل عبور راه‌هاي قديمي باشد، مانند گردنه دليج پلدختر و يا مکاني باشد که فقط راه‌پيمايان از آن استفاده مي‌کنند، مانند گردنه‌هاي مسير اشترانکوه لرستان.

دره کوه: محل برخورد دو دامنه شيب‌دار را در پايين‌ترين نقطه تماس دره مي‌نامند. دره معمولا محل عبور آب به صورت فصلي يا دائمي است.

کوهنورداني که قصد شب‌ماني در زمستان دارند با توجه به در نظر گرفتن خطراتي مانند بهمن و سيل و ريزش سنگ و جانوران وحشي مي‌توانند در اين محل از آسيب سرماي زمستان در امان باشند.

خط القعر: به ژرف‌ترين و عميق‌ترين نقاط بستر رودخانه يا دره خط القعر گفته مي‌شود.

صخره: به سنگ‌هاي يکپارچه و بزرگ که صعود با يک طناب ?? متري ممکن باشد صخره گفته مي‌شود.

راه پاکوب: به مسيري که در اثر رفت و آمد کوهپيمايان و کوهنوردان ايجاد مي‌شود پاکوب گفته مي‌شود.

راه مالرو: به مسيرهاي جهت رفت و آمد حيوانات اهلي مالرو گفته مي‌شود.

جان پناه: مکاني به اندازه يک اتاق کوچک و بعضا متوسط در ارتفاعات کوهستاني بنا شده و بعضي از کوهپيمايان و کوهنوردان از آن جهت استراحت موقت و ضروري استفاده مي‌کنند و داراي هيچگونه امکاناتي نيست.

پناهگاه: مکاني که داراي بناي ساختماني متوسط تا بزرگ است و در کوهپايه‌ها و ارتفاعات متوسط بنا شده است که کوهپيمايان و کوهنوردان از آن به عنوان محل استراحت استفاده مي‌کنند.

قرارگاه: به پناهگاه مجهز به خدمه و امکانات اوليه، آب، برق و… قرارگاه گفته مي‌شود.

زيگزاگ و حرکت زيگزاگي: در شيب‌ها در جهت بالا و پايين به سمت چپ و راست حرکت مي‌کنيم تا شيب کم شود به اين شيوه پيمايش زيگزاگ گفته مي‌شود.

اصطلاحات کوهنوردي

تراورس: معناي تحت الفظي آن ميان‌بر است اما تراورس يک کوه بدين مفهوم است که قله را از يک سمت صعود کرده و از سمت ديگر فرود آييم‌.

غالبا تراورس يک قله را برجسته‌ترين اقدام روي يک کوه مي‌دانند که از آن رضايت خاطري عميق به انجام دهندگان آن دست مي‌دهد.

در صورتي که در زمان صعود يک کوه براي عبور از موانع به سمت راست يا چپ تغيير جهت دهيم (عبور عرضي در کوه) آنرا تراورس مسير صعود گويند.

هنگام تراورس مي‌توان از بغل پا استفاده کرد البته بايد توجه داشت اين نوع حرکت فشار زيادي به پا خصوص عضلات آورده و براي مدت زيادي نمي‌توان از آن استفاده کرد.

شن اسکي: مسيري که در کوه داراي شن و سنگ‌هاي کوچک است و در هنگام فرود مي‌توان روي آن سر خورد و پايين آمد. به اين شيوه حرکت شن اسکي گفته مي‌شود.

نقاب: توده‌اي از برف که به وسيله باد بر بالاي کوه به صورت آويزان فشرده مي‌شود و هرآن احتمال شکسته شدن و فرو ريختن آن مي‌رود (در سنگ‌نوردي به بالاترين نقطه شيب معکوس) نقاب گفته مي‌شود.

بيواک: به بيرون ماندن شبانه. در اصطلاحات تجهيزات لوازم کوهنوردي کيسه‌اي که هنگام شب‌ماني بر روي کيسه خواب جهت حفظ دما کشيده مي‌شود، بيواک گفته مي‌شود.

بهمن: به توده عظيم برف که در اثر فرو ريختن نقاب برفي يا ذوب شدن يا صدا در کوه به‌وجود مي‌آيد بهمن گفته مي‌شود.

ارتفاع زدگي: رقيق بودن هوا و کم رسيدن اکسيژن در ارتفاعات منجر به بيماري‌هايي مي‌شود به اين تغيير حالت ارتفاع‌زدگي گفته مي‌شود.

برف کوري: از جمله مشکلاتي که به دليل عدم استفاده از عينک دودي مناسب در کوه ايجاد مي‌شود برف کوري است.

سفيدي برف و بازتاب شديد نور خورشيد باعث مي‌شود بينايي کوهنرود بدون عينک دودي مناسب کاهش يابد.

آتشفشان: کوهي معمولا مخروطي شکل که در اثر روي هم انباشته شدن مواد گداخته‌اي که از روزنه‌اي به نام دهانه آتشفشان خارج گرديده است، پديد آمده باشد. کوه دماوند يک آتشفشان خاموش است. آتشفشان خاموش فعاليتي ندارد.

باتوليت: باتوليت توده‌اي است از سنگ‌هاي آذرين دروني به شکل گنبد يا مخروط. وسعت اين توده‌ها بسيار زياد است، به طوريکه مي‌تواند وسعتي حدود100 کيلومتر مربع و ژرفايي بين10 تا30 کيلومتر را دربرگيرد.

سنگ‌هاي رسوبي و دگرگون بخش بالايي باتوليت‌ها را مي‌پوشانند و در نتيجه فرسايش، باتوليت در سطح زمين آشکار مي‌شود. کوهستان الوند يک باتوليت است.

کارگاه: محلي که با بستن طناب و وسايل فني به آن و خودمان مي‌توانيم با اتکا به آن صعود يا فرود خود را ادامه دهيم.

هم هوايي: به‌سر بردن موقت در ارتفاع بالا براي تطبيق دادن و آماده کردن بدن با ارتفاع زياد جهت صعود يا صعودهاي بعدي.

فرود abseil: پايين آمدن از شيب‌هاي تند با طناب.

صعود ascent: بالاروي تا قله يک کوه، بالا رفتن از يک ديواره و مانند آن.

صعود همزمان alpine fashion: حرکت همزمان دو کوهنورد در شيب‌هاي نسبتا ساده مثلا در برف نوردي.

صعود پي در پي chain climbing: صعود چند قله به دنبال يکديگر و بدون وقفه (روي يک خط الراس يا جدا از هم) که در سال‌هاي اخير مورد توجه بسيار قرار گرفته است.

اصطلاحات کوهنوردي

روش سبک بار alpine style: صعود به قله‌هاي بلند با يک حمله، يعني با يک حرکت ممتد از پاي کار و بدون برگشت به پايين براي تجديد قوا و وسايل، و بدون کارگذاري طناب يا بارگاه ثابت.

معمولا کوهنورد در اين روش با يک کوله کوچک و سبک اقدام به صعود مي‌کند. به آن روش آلپي هم گفته‌اند.

روش محاصره‌اي siege style روش صعود يک قله يا ديواره با رفت و برگشت‌هاي متعدد روي مسير و کار گذاشتن طناب ثابت و چادر در فواصل مختلف.

شناسايي reconnaissance: برنامه کوهنوردي يا منطقه گردي با هدف بررسي امکان صعود يا مسيريابي.

بارگاه، چادرگاه camp: محل اقامت و قرار دادن وسايل در يک برنامه کوهنوردي بزرگ.

پايگاه base camp: نخستين بارگاه که در پايين کوه برقرار مي‌شود و معمولا بزرگترين بارگاه و محل تدارکات‌رساني براي بارگاه يا چادرهاي بالاتر است.

شب زده be knighted: گروه يا فردي که ضمن صعود يا بازگشت به شب برخورد مي‌کند و مجبور به شب‌ماني مي‌شوند، در مقابل آن شب‌ماني با برنامه است.

ميسر يابي route finding: فن پيدا کردن راه صعود در کوه يا روي صخره‌هاست و از اساسي‌ترين فنون کوهنوردي به‌شمار مي‌رود.

مسير نما topo (مخفف topographic picture): عکس کوه يا صخره که روي آن مسيرها مشخص شده‌اند.

مسير سنگي rock climb: مسيري بر يک صخره که صعود آن نياز به طناب و کاربرد مهارت‌هاي ويژه دارد.

مانع سنگي barre rocheuse: صخره يا توده سنگي پرشيب که معمولا ضمن پيش راهپيمايي با آنها برخورد مي‌شود و دستيابي به بخش‌هاي بالايي کوهستان را دشوار مي‌سازد.

سنگ پيمايي scrambling: با دست و پا بالا رفتن، صعود صخره‌هاي شکسته و ساده که معمولا در آن نياز به استفاده از طناب نيست.

شتر سواري: روش صعودي که در آن فرد پاهاي خود را در دو سوي گرده يا يال بارک گذاشته و با کمک ران‌ها و دست‌ها به جلو مي‌رود.

سنگ کوتاه (Rock): سنگ‌هاي بزرگ و يکپارچه؛ تخته سنگ‌هايي که داراي شيب تند بوده و کمتر از يک طول طناب ارتفاع دارند.

اصطلاحات کوهنوردي

کلاهک overhang: سطح سنگ يا يخي خيلي وسيع با شيب بيش از ?? درجه (شيب منفي).

طاق، سقف roof: چنانچه کلاهک کاملا با زمين موازي و بصورت ??? درجه باشد کلاهک کامل يا سقف خوانده مي‌شود و حالتي شبيه به سقف يک اطاق دارد.

طاقچه ledge: محل تخت روي ديواره، جايي که مي‌توان روي آن ايستاد.

بزرو gangway: طاقچه شيب‌دار در عرض يک سطح سنگي. اگر شيب آن به سمت بيرون باشد يا ديواره بالاي آن شيب منفي داشته باشد رد کردن آن بسار دشوار است. بزروها را مي‌توان با قرار دادن يک دست و يک پا روي آن و خزيدن به بالا صعود کرد.

گيره hold: برجستگي و فرورفتگي‌هاي سنگ که با گرفتن آنها يا پا گذاشتن روي آنها از سنگ بالا مي‌روند.
. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin


لبه: گيره بلند و باريک شکاف، شکاف‌ها بسته به اندازه‌، داراي نام‌هاي مختلفي هستند. که به ترتيب اندازه‌: انگشتي، دستي، مشتي، بدني، تنوره هستند.

معبر، دهليز و تنوره: مجرا و بريدگي‌هاي روي ديواره‌ها هستند.

تنوره chimney: بريدگي در يک صخره که پهن‌تر از شکاف و بارکتر از دهليز است، يک انسان درون آن جا شود.

پاگستري bridging: باز کردن پاها و دست‌ها و فشار دادن آنها به ديواره دو سوي تنوره يا دو سطحي‌ها براي بالا رفتن.

منقار سنگي، برج سنگي، سوزني يا شاخک: سنگي که به صورت برجسته از صخره بيرون زده باشد و با ديواره موازي باشد منقار سنگي ناميده مي‌شود.

اگر اين سنگ برجسته اندازه بزرگي داشته باشد سوزني يا شاخک و اگر اندازه آن خيلي بزرگ باشد مثلا حدود ?? متر برج سنگي ( pinnacle) ستون سنگي که در بخش‌هاي بالايي باريک مي‌شود، ناميده مي‌شود.

دماغه nose: لبه برآمده و کم و بيش عمود سنگ شبيه جرز ديوار. ممکن است فقط چند متر و يا صدها متر ارتفاع داشته باشد (مانند دماغه ال کاپيتان) سنگ-گوه‌اي که از تنوره بيرون زده و حالتي شبيه به يک لوله توپ پيدا کرده است.

باد پناه leeward: سمتي از يال يا کوه که در مقابل وزش باد نيست.

واريزه scree: توده سست سنگ و شن در دامنه کوه يا درون دهليزها؛ که به آنها شن اسکي هم مي‌گويند.

اصطلاحات کوهنوردي

اين شيب‌ها داراي منبع شني نرم بوده و پا درون آن فرو مي‌رود.

معمولا پايين آمدن از اين شيب‌ها ساده است ولي بالا رفتن از آنها بسيار خسته کننده و بايد تا حد امکان از صعود در اين اجتناب نماييد چرا که با صرف انرژي زياد مسافت کمي را خواهيد پيمود.

در اين جور مکان‌ها بايد جايي را انتخاب کرد تا شخص به عقب ليز نخورد، هنگام پايين آمدن از اين نوع سطوح بايد گام‌ها سريع و بدون مکث باشد، به صورتي که ابتدا پاشنه وارد شن شود.

تختگاه plateau: قسمت صاف روي دامنه يا کمرکش کوه را گويند.

چاک rift: دالان با ديواره‌هاي موازي و مستقيم را چاک مي‌گويند.

سنگ چين، منار cairn: توده سنگ که براي مشخص کردن راه يا قله روي هم چيده شده‌اند به عنوان سنگ چين شناخته مي‌شوند.

گدار: کم عمق‌ترين جاي رود محل مناسب براي عبور از آب (با کفش و زاويه ?? درجه) استفاده از طناب در صورت جريان تند.

تنداب rapid: بخشي از رودخانه که داراي شيب تند و ناگهاني است. رودخانه‌هاي زيرزميني (در غارها) نيز ممکن است داراي تندآب باشند.

کارگاه، نقطه حمايت belay point: محلي که نفر حمايت کننده از آنجا شخص صعود کننده را حمايت مي‌کند.

فرود آزاد free abseil: فرود از بالاي يک کلاهک به صورتي که بدن در فضا معلق مي‌شود را فرود آزاد مي‌گويند.

آمفي تئاتر amphitheatre: اصطلاحي که در بريتانيا به‌کار مي‌رود و به چال کوچکي اطلاق مي‌شود که گرداگرد آن مي‌توان سنگنوردي کرد.

گُرده (Arête – Flank): يال‌هايي که شيب آنها زياد بوده و بيشتر از مناطق سنگي و صخره‌اي تشکيل شده باشند، گُرده ناميده مي‌شود.

يخ (Ice): شکل جامد آب با تراکم تقريبي ??? گرم در هر سانتي متر مکعب به گونه‌اي که روي آب شناور مي‌ماند.

يخ همچنين به شکل بلورهاي کوچک مانند برف ( Snow)، تگرگ (Hall) و يخ‌بندان (Frost) به وجود مي‌آيد.

برف (Snow): بخار آب موجود در درجه‌هاي زير صفر به شکل بلورهاي يخ با ساختاري ظريف و پر مانند تشکيل مي‌شوند به نام برف.

برف ممکن است به شکل بلورهاي منفرد يا به صورت تکه‌هاي بزرگ که از طريق اختلاط تعداد زيادي بلور ايجاد شده بارش کند.
. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin

نقاب (Cornice): توده‌اي برفي که بر اثر وزش باد از بالاي خط الراس يا يال جلوتر آمده باشد.

پل برفي (Snow Bridge): پل يا قوسي از برف و يخ معمولا در سطح يخچال تشکيل مي‌شود. خطرناک بودن بعضي از آنها ممکن است به اندازه يک تله برفي باشد.

اصطلاحات کوهنوردي

برف گيجه (White – out): حالتي از گيجي که به علت ريزش شديد يا پوشش کامل برف همراه با طوفان به انسان دست مي‌دهد و انسان نمي‌تواند جهت را به درستي تشخيص دهد.

برف چال / پهنه برف (Snow field): چاله‌هاي کم عمق در نواحي کوهستاني و سرزمين‌هاي پرفراز که برف در آن انباشته شده و داراي سطحي تقريبا هموار هستند.

يخرفت (Moraine): خرده سنگ و مواد ديگري که بر اثر عمل يخچال‌هاي طبيعي بر جاي مي‌مانند را يخرفت گويند.

يخرفت به گونه‌هاي کناري – مياني – زميني و پايانه‌اي (پيشاني) تقسيم مي‌شود.

يخچال (Glacier): رودخانه‌اي از توده يخ (گاهي به ضخامت ??? متر) که از برف انباشته مي‌شود.

در سطح شيب‌دار بالاي کوه‌ها يا گودال‌ها به وجود مي‌آيد. وزن برف باعث مي‌شود تراکم اين توده زياد شود و به سوي دره‌هاي پايين‌تر به آرامي حرکت کند.

سرعت آن از چند سانتي متر تا چند متر در روز متغير است. حرکت يخچال بر روي زمين‌هاي ناصاف باعث به وجود آمدن شکاف‌هاي عميق يا عوارضي چون يخشار و برج يخي روي سطح يخچال مي‌شود.

شکاف يخچالي (Crevasse): شکافي عميق در سطح يخچال که به سبب فشار داخلي يخچال به جلو پيشروي مي‌کند.

شکاف يخچالي يکي از خطرناک‌ترين خطرات در کوهنوردي است. بعضي از آنها به وسيله پل برفي يا تله برفي پنهان مي‌شوند.
. اطلس رهنگار آريا گارمين ايران Iran garmin

يخ چاک (Bergschrund): فضايي گشاده بين ديواره سنگي و يخچال. اين فضاي گشاده وقتي به وجود مي‌آيد که يخ و برف موجود در يک سيرک يخچالي به طرف جلو به حرکت در آمده و مواد آن از ديواره سيرک جدا مي‌گردد.

اين فضاها براي حرکت کوه نوردان اشکال ايجاد مي‌کند. پاي ديواره علم کوه و يخچال اسپيلت نمونه‌هاي يخ چاک در ايران است.

تله برفي (Snow Trap): برفي ناپايدار و کم ضخامت که روي شکاف‌هاي برفي را پوشانده و در صورت گام نهادن بر روي آن مي‌شکند.

براي تهيه انواع محصولات گارمين مخصوص کوهنوردي با ما تماس بگيريد .
تلفن : 88880034-021
اميري : 2087500-0910
تاجيک : 8841470-0912
شرفي : 2087600-0910

گارمين_کوهنوردي/گارمين_کوهپيمايي/ساعت_کوهنوردي/سبک_کوهنوردي_گارمين/ساعت_کوهنوردي_گارمين/ساعت_اکسپديشن_گارمين/ساعت_گارمين_مارک/ساعت_گارمين_مارک_ادونچر/ساعت_گارمين_ماجراجويي/کوهنوردي_ماجراجويي/کشف_مناطق_بکر/ابزار_کوهنوردي/وسايل_کوهنوردي/ابزار_راهپيمايي/کفش_کوهنوردي/طبيعت_گردي_گارمين/سبک_جديد_کوهنوردي/قله_گارمين/سعود_به_قله_گارمين/گارمين_دماوند/گارمين_فيروزکوه/گارمين_توچال/گارمين_مالرو/گارمين_گردنه/گارمين_دره/گارمين_دامنه/گارمين_آتشفشان/ساعت_گارمين_Fenix/ساعت_فينکس_گارمين/گارمين_Marq/گارمين_Inreach/گارمين_GPSMAP64/گارمين_Etrex/گارمين_Montana/گارمين_Monterra/گارمين_ايران/گارمين_تهران/نمايندگي_گارمين/نمايندگي _گارمين_تهران/گارمين_اصل/گارمين_کجاست/فروش_گارمين/فروشگاه_اينترنتي_گارمين/دستي_گارمين/خدمات_گارمين/تعميرات_گارمين/گارمين_گاندي/گارمين_ونک/گارمين_قيمت/ليست_گارمين/ساعت_6ايکس

دیدگاه

ثبت دیدگاه

نمایندگی ساعت گارمین در ایران